دوره زند و قاجار

    دوره زند، دوره اوج استفاده از اشياي لاکي در هنر ايران بود و زماني بود که فرم هاي هنري تازه آزموده ايراني از دوره صفوي در اين زمان در حال رسيدن به غنا بودند و هنرمندان با آزمودن تجربه هاي پيشين، به هنري ناب دست مي يافتند. در عين حال تغييراتي نيز در هنر اين دوره نمايان شد و هنرهاي کاربردي مورد توجه بيش تري قرارگرفتند و در کنار آن، تاثير ادبيات در هنر نيز مشهود است.

    مکتب نگارگري زند هنوز مي تواند از جهات بازنمايي جزييات جالب نظر، حال و هواي خودماني و مميزات شاعرانه اش موردپسند قرارگيرد؛ عواملي که در عين حال نقاشي زيرلاکي آن دوره را قرين کاميابي ساخت. مينياتورسازي و نسخ دست نوشت در اين دوره به ندرت مطرح نظر قرارگرفتند و در نتيجه کارهاي لاکي اهميت و اعتباري استثنايي يافت. با کم تر شدن توليد مرقعات، اشياي کاربردي هم چنان در کارگاه ها توليد شده و محلي براي ايجاد نقوشي بودند که تا پيش از اين، به ويژه در ابتداي دوره صفوي، بر روي رقعه ها ايجاد مي شدند و اکنون با توجه به شکل و اندازه اشياي کاربردي نياز به برنامه ريزي داشتند تا متناسب با شيء بر روي سطح آن شکل بگيرند.

    جعبه ها نيز محلي براي اين گونه نقوش بودند و هم چنان به عنوان اشياي زينتي کاربرد داشتند. در اين زمان جنبه تزييني به همراه کاربرد شيء اهميت داشت و به خوبي پاسخ گوي زندگي تجملي دربار بود که هنري متناسب با ذايقه دربار را ايجاد کرد و به سبب رواج نقاشي هاي لاکي در اين دوران، آثار هنري توليد شده در اختيار مخاطبان جديدي چون دولت مردان قرار گرفته و محبوبيتي عام تر يافتند و سپس به منازل مردمي از طبقه ثروتمند جامعه نيز راه گشودند.

    در اين دوره، رونق گل و مرغ ها بر اشياي لاکي و کاربردي و موضوع مورد بحث يعني جعبه هاي جواهر و هم چنين فضاي معمارانه را شاهديم و دوره زند با ساختاري محکم و قوي در آفرينش اين آثار، دوره اي بسيار موثر در آفرينش هنرهاي کاربردي بود. رونق اين هنر در زندگي مردم و دربار و هم چنين افزايش استفاده از نقوش گل و مرغ، هنرمندان را بر آن داشت که آثار خود را ثبات بخشيده و به منظور الگوبرداري بهتر از آن ها توسط شاگردانشان که در دوره قاجار بسيار مشهود است، زمينه اي مساعد را فراهم آورند و آن چه در اين امر موثر افتاد، به کار بردن نقاشي در وسايل تزيين و معماري و به طور کلي تغيير مکان اجراي آثار بود که طي آن، گل و مرغ ها با ترکيب بندي هاي متفاوت از قبل و در ابعاد متفاوت در قالب يک دوره گذار از صفوي به قاجار ظاهر شدند و اين هنر را از قالب رقعه به حوزه هنرهاي کاربردي انتقال دادند.

    اين انتقال تغييراتي را در اجرا و ترکيب آثار ايجاد کرد و سفارشاتي که براي اين نوع نقاشي صورت مي‏گرفت به رونق و تداوم آن کمک شاياني نمود. با گذشت اندک زماني، تشکيل حکومت قاجار بار ديگر حمايت از هنرهايي را که در انتهاي دوره صفوي کم تر مورد حمايت قرارگرفته و باعث پراکندگي هنرمندان و آغاز کار انفرادي آن ها شده بود، در برداشت. پادشاهان قاجار با حمايت از هنرها، بار ديگر از هنرآفريني هنرمندان و تداوم آن در زندگي تجملي دربار بهره مند شدند. در دوره قاجار هنرهاي تزييني توسعه بيش تري در ميان مردم يافت و توده مردم نيز از هنرها بهره مند شدند، به گونه اي که تزيين به خوبي در تمام زندگي شان مشهود است.

    تزيينات جعبه ها در تداوم دوره صفوي با نقوش ساده ختايي ها و اسليمي بر زمينه سياه و گل و مرغ هايي انجام مي شدند که اکنون نسبت به دوره قبل تغيير کرده و به صورت يکي از انواع نقاشي هاي سنتي ايران درآمده بودند که نشان گر تداوم فرم هاي هنري ايران بوده و بر اين نکته تاکيد مي ورزند که فرم هاي هنري از پيش ايجاد شده، نه تنها از بين نرفتند، بلکه به غنا رسيده و اساتيد و شاگردان با الگوبرداري هاي مکرر به حفظ و تکامل کارها و نقوش کمک مي کردند.

جهت خرید جعبه کادویی و جعبه زیورآلات بر روی لینک کلیک کنید

    در اين زمان شاگرد پس از کسب مهارت در پيشه خود از طريق مثني برداري، عناصري از آثار استاد را برمي گزيد و به تدريج به نوعي استقلال عمل دست مي يافت. اين زنجيره، سلسله، انتقال دانش و مهارت اساتيد را ممکن ساخت و تداوم سبک و شيوه خلق آثار را در نسل هاي بعدي هنرمندان و صنعت گران تضمين مي‏کرد. بنابراين استاندارد سازي، تکرار و تقليد از قواعد کارگاه از قوانين نقاش خانه سلطنتي بودند.

    اين اصول که شاکله هاي هنر سنتي ايران را تشکيل مي دهد، همواره هنر را از نوعي سرزندگي و بالندگي به سوي يک انجماد در سنت سوق مي‏دهد. انجمادي که در دوره هاي بعدي رخ نمود و به صلبي و غير پويا شدن هنر انجاميد. در اين شرايط افرادي که برخي از آن ها الزاما هنرمند نبودند دست به ساخت اشيايي از جمله جعبه هاي منقوش زدند که روزگاري در زمره آثار هنري قرار داشتند و اين بار با حفظ موجوديت خود شيء و تاکيد بر کاربرد آن، ديگر اثري از تزيين و بارقه هاي هنري ديرينه ايراني در آن ها موجود نبود.

    ضمن آن که اواسط دوره قاجار مصادف با به وقوع پيوستن انقلاب صنعتي بريتانيا (1770 ميلادي) بود و اشيا و وسايل مورد استفاده انسان متاثر از اين اتفاق بزرگ و تعيين کننده به توليد انبوه رسيدند. هم زمان با روي کار آمدن رضاخان در دوره پهلوي و ورود مدرنيته به ايران، بارقه هاي صنعتي شدن نيز به ايران راه يافت و به ناگاه ترکيبي از زندگي سنتي و مدرن بين ايرانيان رواج پيداکرد و اسلوب هاي هنر پيشين جاي خود را به فرم هاي مدرن و ساده اي داد که همچنان به دليل توليد انبوه و براي دردسترس عامه قرارگرفتن، به صورت تعداد بالا و کيفيت پايين توليد مي شدند.

    در اين زمان تقابل دو روند را شاهديم؛ توليد محصولات تزييني براي بازاري مدپرست که ذايقه اش به سرعت تغيير مي کرد و ديگري وسايلي که در ساخت آن ها بايد کاربرد و دوام هم مورد توجه قرارمي گرفت. درخصوص بازار مدپرست بايد به اين نکته اشاره کرد که به دليل گسترش روابط با کشورهاي ديگر همچون فرانسه، دربار ايران نيز متاثر از آن چه در دربارهاي آن کشور در جريان بود، به الگوبرداري از آن ها پرداخته و ذايقه تجملي اش را که به تزيينات اهميت بسياري مي داد، تقويت کرد.

    در توضيح توليد انبوه اشياي کاربردي بايد اين نکته را نيز مورد توجه قرارداد که اين وسايل توسط ماشين ها توليد نمي شدند، بلکه به شيوه قديمي توسط استادکاران و با عامل انساني توليد مي شدند و عبارت « تجاري کردن توليد » را به خوبي مي توان در اين جا مورد استفاده قرار داد.در دوره هاي رواج تصويرگري بر رقعه ها و اشياي کاربردي، جعبه ها علاوه بر نقش حفاظتي خود روايت گر داستان ها و ادبيات فارسي نيز بوده و به شکلي منتقل کننده ادبيات و فرهنگ اين سرزمين بودند که در قالب تصاوير نقاشي شده بر روي آن ها، نقش تزييني و کاربردي داراي وجهه ديگري نيز مي شد که روايت گري نام داشت. به عنوان مثال تصاويري از داستان شيخ صنعان بر در جعبه و بر روي وجوه جانبي نيز تصاويري از داستان يوسف و زليخا نقش بسته است و نکته جالب توجه، عدم هرگونه ارتباط ظاهري يا فرمي بين جعبه و آن چه در آن نگاهداري مي شود، است.

    جعبه ها به فراخور سليقه سفارش دهنده يا موضوعات قالب دوره، پذيراي نقاشي ها هستند و آن چه به کارها ارزش بخشيده، مهارت و استادي توليدکننده جعبه و کار نقاشاني است که آن را تزيين کرده اند. به گونه اي که ارتباط بين جواهر و زيورآلاتي که در جعبه ها نگهداري مي شوند و نقش و طرحي که بر جعبه ها به کار مي رود و آن را تزيين مي کند، بيان گر گره خوردن و درکنار هم قرارگرفتن نقاشي و جواهرات است. هنر نقاشي، با تزيين سطح جعبه به عنوان محفظه محصولي هنري و صنعتي با ارزش مادي مطرح مي شود و تزيينات آن زيبايي جواهر را دوچندان کرده و با به دوش کشيدن جريان هنر نقاشي ايراني، نقش کاربردي خود را نيز ايفا مي کند. جعبه هاي جواهر و محتواي آن ها در واقع مجموعه اي از هنرهاي دوبعدي نقاشي و سه بعدي زيورآلات و جواهرات است.

منبع: مجله پژوهش هنر پاییز 1392 سال اول شماره 3